آنچه که باید در این بین در رسانه ها ی کشور بدان پرداخته شود تنها رنگ انتخاباتی و سن و سال هاشمی نباید باشد بلکه باید به شکافتن دوران مدیریتی پرداخته شود که همه جوره سعی می شود تا با بزرگنمایی مشکلات امروز، دور از اذهان مردم نگاه داشته شود.
علمدار بصیر:با حضور هاشمی رفسنجانی گمانه زنی های نخبه گان سیاسی اعم از موافق و مخالف هیاهویی از اعتراض ها و تاییدات را به ارمغان آورده است.
بنا بر این گزارش آنچه که مورد غفلت واقع شده است نقد واقع بینانه می باشد تا با اتکای آن بتوان در برابر مردم فضای واقعی حضور برخی مدیران مانند هاشمی را ترسیم کرد که با انتخابی درست حضور سیاسی مردم به حماسه ای بی بدیل مبدل گردد.
هرچند پروپاگاندا و ایجاد فضایی مبهم برای نشان دادن این موضوع که هاشمی رفسنجانی مانند یک قهرمان تصمیم به حضور گرفته است نیز خود عاملی گردید تا این حضور به نوعی عجیب و دور از انتظار نشان داده شود. اما بی تردید این حضور حتمی و قابل پیش بینی بود.
در این بین ایجاد هیاهوی سخنگوی ستاد آقای هاشمی رفسنجانی خود از آن دست مواردی است که می توان بدان توجه خاص نمود! علی مطهری اصولگرایی که در دوره دوم ریاست جمهوری احمدی نژاد، به بلندگوی مخالف وی تغییر ماهیت می دهد و تقریبا پرچم دار حرکت بر علیه دولت می شود.
اینکه یک اصولگرا به عنوان سخنگوی ستاد هاشمی! انتخاب می شود و اتفاقا از بیت شهید مطهری برخاسته است برگ برنده ای می تواند باشد برای رسیدن به اهدافی که درآینده قرار است بدان پرداخته شود تا در زمان مناسب میوه این درخت از قبل کاشته شده در بدنه اصولگرایی چیده شود و در ابتدای این راه مطهری مدعی می شود پژوی آقای جنتی از بنز هاشمی گران تر است!
آنچه که باید در این بین در رسانه ها ی کشور بدان پرداخته شود تنها رنگ انتخاباتی و سن و سال هاشمی نباید باشد بلکه باید به شکافتن دوران مدیریتی پرداخته شود که همه جوره سعی می شود تا با بزرگنمایی مشکلات امروز، دور از اذهان مردم نگاه داشته شود.
به عنوان مثال می شود به مدیریت " توسعه اقتصادی " تیم هاشمی اشاره نمود که در آن پیدایش آنهمه فقر ناچیز است و اولین حلقه های آن اقدامات در چند زمینه است که فقط یکی از آنها گسترش نابرابری بوده است.
دورانی که در آن رئیس جمهور نظام هر دو سه هفته یکبار با حضور در نماز جمعه به بیان دستاوردهای اقتصادی می پردازد. تا شاید به این نحو بتواند در ضمیر بی اطلاع مردمی که به وی اعتماد داشته اند و دل بسته اند رسوخ کند تا اقدامات خود را توجیه نماید.
جامعه سنتی که در اوج جنگ با تمام نداری ها ،دل رحم تر و با محبت تر از گذشته به رفع مشکلات هموطنان شان می پرداختند در دولت سازندگی به شکلی از اقتصاد کپی شده از غرب بر می خورد. برنامه ا ی که از زبان فردی بیرون می آید که افتخار همراهی با امام خمینی را درکارنامه دارد و این خود در جامعه بی اطلاع از حقیقت، آنقدر مهم است که مردم آینده شان را با برنامه های هاشمی رفسنجانی گره بزنند.
تغییر سیاست کشور بعد از سال 1368 ،پیش لرزهایی بر اسکلت تازه ساز انقلاب می افکند تا جایی که در مهرماه سال 73 سید احمد خمینی یادگار امام نیز طاقت نمی آورند و در نقدِ سیاست دولت سازندگی مبنی بر بازگشت سرمایه داران بزرگ به کشور و در دست گرفتن نبض اقتصادی کشور می گوید: "متأسفانه امروز هم خون مستضعفین را سرمایه داران بزرگ و کوچک می مکند. بعضی خیال می کنند به بخش خصوصی بها دادن به معنای آزادی عمل سرمایه داران به شکلی است که هر اندازه خواستند خون مظلومین را در شیشه بکنند". به نقد عملکرد دولت سازندگی می پردازند.
در هشت سال دولت مردان سازندگی اتفاقاتی رخ می دهد که با روح انقلاب اسلامی و اهداف امام خمینی در تضاد کامل است. فرایند تبدیل ثروت به ارزش در کشور در این دوران اتفاق می افتد. موردی که نیاز به تحلیل و نقدهای فراوانی دارد، اتفاقات نامبارکی مانند اعتراضات مردم در اسلامشهر و قزوین نیز نتیجه فعالیت های این دولت است.
نمایش ثروت اندوزی به سرعت همه گیر می شود و در همین دوران است که با ایجاد مراکز تجارت آزاد مانند آنچه در کیش صورت می گیرد مردم به سمت مصرف گرایی تشویق می شوند و درب های تجارت آزاد عملا میخی بر تابوت فعالیت های اقتصادی می کوبد. البته اقتصاد تک قطبی کشور نیز خود محرکی می شود تا آقایان نخبه! بر میزان تنبلی شان بیفزایند و با ذوق زدگی به سمت ثروت های بادآورده روی بیاورند که اساسا اعتقاد به خودباوری را در ضمیر خود و درنهایت ذهن مردم از بین می بردند.
در سال 1370 واردات انواع کالا افزایش چشمگیری می یابد بطوریکه در همین سال ارزش کالا های وارد شده بر اساس آمار رسمی 2026 میلیارد ریال بوده است. این آمار در سال 1365 و در بحبوحه جنگ و احتیاج کشور 4 برابر کمتر از آمار سال 1370 را نشان می دهد ، یعنی 568 میلیارد ریال .
در سال 1365 اتومبیل های وارداتی 1 میلیون ریال را به خود اختصاص می دهند اما در سال 1372 به 270 میلیارد ریال می رسد. شاید این واردات در آن زمان به نوعی موفقیت اقتصادی محسوب می شده است. در جامعه ای که قطعا اطلاعات کافی شان نسبت به این زمان که از رسانه های مختلف بهره می برند بسیار ناچیز بوده است.
اما واقعیت این است که از واردات این وسایل چیزی عاید مردم نمی شده است. و عملا این تلاش ها به مذاق ثروت مندانی خوش می آمده است که در زمان جنگ دست از حمایت کشور برداشته بودند و هر کدام شان به گوشه ای پناه برده بودند تا جان سالم به در ببرند!
ادامه دارد ...